برخی میپرسند فردی که فلج مادرزاد است یا نابیناست و..چه گناهی مرتکب شده و چگونه است که ادعا میکنیم هر فردی خالق جهان خود است .موضوع اصلی این است که ما سلامت را در جسم و رسالت را در داشتن یک جسم سالم و تعریف مشخصی که ما میدانیم خلاصه میکنیم و غافل از این هستیم که منظور از خلق یک لیوان ،اندازهای مشخص و منظور از ساخت یک تانکر ،ظرفیتی متفاوت با لیون است .یعنی دلیل خلقت هر فرد در تناسب با توانایی آن فرد بوده و دلیل خلقت مخلوقات این است که چه مقدار برای افرینش و یا دیگران موثر هستند.مهم است بدانیم که ما تنها مالک چیزی هستیم که میتوانیم ببخشیم و با این بخشیدنها در حال خلق جهان خاص خود هستیم و هر مخلوقی به فراخور توانایی خود ،رسالتی خاص دارد و جسم تنها یکی از ابزار تحقق این رسالت است.
رضا
هر انسانی یک موجود منحصر بفرد است و این بدا معناست که هر انسانی با دیگر متفاوت است اگر چه شباهتهایی بین جسم وجود دارد اما عمل و معنایانجسم ،و رسالتانکاملا منحصر بفرد است .و مهمتر این است که بدانیم هیچ انسانی مطلق نیست ،و در حال انتخاب ،تجربه و تصحیح خود است .قرار نیست تو مثل بقیه و یا بقیه مثل ما شوند .هر موجودی رسالتی خاص دارد که متناسب باانرسالت به او توانایی و امکان دانایی عطا شده است و این توانایی ،دقیقا همان چیزی است که لازم دارد تا رسالت خویش را به سرانجام برساند.تفاوتها را بپذیریم ،وجود منحصر بفرد خود را بشناسیم و تلاش کنیم خودمان باشیم و رفتار و افکار خود را با هیکل و شکل نفراتی که با انها ارتباط داریم تنظیم نکنیم.باور کنیم که تنها با بی شرط بودن و بی تصور بودن و بی انتظار بودن است که میتوانیم خودمان باشیم و از این خود بودن در لذت و ارامش و شادی باشیم.
رضا8/2
مقصر اشتباهات خود را خدا ندانیم، و انتظار نداشته باشیم، او سوار بر کرسیای با فرشتگان پیرامونش نزول کرده و مشکلات ما را حل کند. این یک حقیقت است که افرینش بر اساس حکمتی افریده شد که امکان فهم مقداری از این حکمت که برای ما موثر است بواسطهی عقل به انسان عطا شد و این خود ما هستیم که با انتخاب و تعقل و یا جهل خود ،چگونگی شکل گیری جهان را مشخص میکنیم و تنها ،خود ما هستیم که میتوانیم انرا تغییر دهیم و این توانایی را او به ما عطا کرد تا خالق جهان خود باشیم و همنشین ،انتخاب خود.
مقاله شما اکنون در وب آو ساینس قابل دسترسی است!مثل هیچ کسی نیستم
حتی مثل خودم
تا خود را میشناسم
به تغییر میرسد چون رودی روان
هر جام شراب شناخت است
موسیقی این سفر
مثل هیچ کس نیستم
مثل هیچ کس نیستی
حتی مثل تصوری که دارم
تصوری که داری
ما در هر لحظه شکوفا میشویم
در نوای ساز دل به هوای دیگر
این پایان نیست که در قاب تصویری
بگنجیم پای دیوار
در ظرف عقلی ،محدود شویم به ابعاد
ما هر لحظه به ترانهای در سرودنیم
نغمههای زندگی را
نه در شناخت میگنجم
نه در شناخت میگنجی
ما در مرز درک و بی درکی در رقصیم
سکون مباد این رقصنده را
با نوای نی لبکی که میخواند
کوچههای شهر عاشقی در باران
رضا۷/۳۰
اگر فردی به ما آزاری رساند ،بیانگر این موضوع است، که درون او مملو از کینه وتعفنی است ،که از بس انباشته شده ،در حال سر ریز شدن است.وقتی کسی به ما ازاری رساند تلاش کنیم برای او طلب شفاعت و بخشش کنیم تا درونش را از کینه زدوده و قلبش از لطافت و رحمت مملو شود .برای او دانایی و فهم طلب کنیم، تا بداند که درونش را ،که جای نور و مهربانی است، چگونه با دشمنی مملو کرده است.
بسم الله الرحمن الرحیمتعداد صفحات : 1